زیر سایه ترس
روایت سالهای توطئه حکومت ایران برای از بین بردن آئین کهن یارسان
نویسنده : زهرا ارویشی
ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر : همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند
تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان میباشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برابری رفتار کنند.
ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق حیات برای همه
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.
در طول سالیان حیات بشری ،نیاز انسان به آرامش روحی باعث گردیده است که او برای پیدا کردن آن آرامش ، به دنیال منبع الهام گردد . این نیاز و تلاش برای یافتن ، باعث گردید که او از بعد طبیعی به بعد ماورایی قدم نهد . این سلوک مارایی او ، درک او را از جهان هستی تغییر داد . این همان لحظه ایی بود که او با مفهوم خالق آشنا شد ، مفهومیکه تا حال با خلقت انسان همراه است . میزان درک و سلوک هر شخص نسبت به خالق جهان هستی متفاوت است و با ظهور افراد خاص در طول تاریخ بشری ، باعث تشکیل گیری مفاهیم جدیدی به نام دین گردید . تمام ادیان تاریخ بشریت ، در مفاهیم اخلاقی قدم نهادند ، زیرا اساس و هدف پیدایش خود را برای رسیدن انسان به منبع الهام و آرامش بیان کرده اند . دین در مفهوم کلی خود از سه حلقه : « اخلاق ، فلسفه و شریعت » تشکیل شده است . دو حلقه اول تمام ادیان مفهومیخدایی دارند و هدف آن شکل داد بعد اخلاقی و عرفانی انسان است . اما حلقه آخر در واقع منشا تفاوت تمام ادیان است و این حلقه باتوجه به میزان درک و تفکر هر شخص میتواند مفهمومیمتفاوت را بیان کند . اما با این حال فارق از هر چهارچوبی ، دین و یا فرهنگی ، آنچه باعث ارزشمندی یک جامعه و انسان میشود ، اخلاق و انسانیت است. هرگاه هر تفکر و جامعه از این مفاهیم فاصله گیرد ، دچار انحطاط و نابودی میشود . این انحطاط اخلاق و انسانیت باعث میشود که هرآنچه که برخلاف نظر تو باشد را نابود کنی . در این مقاله برآن هستیم که سرگذشت مردمانی را بازگو کنیم که بر اساس شرایط زمانه حال حاضر خود ، در زیر سایه حکومتی قرار گرفتند که آن حکومت با استفاده از ابزار دین در انحطاط اخلاقی و انسانی ، کمر به نابودی آنها بسته بود . سرگذشت 40 سالهی ظلم بر مردمانی که در زیر سایه ترس و تهمت تلاش برآن داشتند که هویت خود را حفظ کنند . مردمانی که درگیر حکومت داعش صفت شده اند و از حداقل حقوق انسانی و شهروندی برخوردار نیستند .
آئین یارسان – آئین در مفهوم لغوی به دینی که بر پایهی یک فرهنگ است ، تلقی میگردد – یک دین کردی که بر پایه فرهنگی ایرانی و زبان کردی است ، در حدود 750 سال پیش – هرچند ریشههای آن دیرینه تر است – در منطقه نوسود کردستان ایران توسط شخصی به نام سلطان سهاک به صورت رسمیآشکار گردید. این آئین بر چهار پایه اخلاقی و اساسی :« راستی ، پاکی ، نیستی و ردایی » پایه گذاری گردیده است ، چهار اصلی که به ترتیب معانی « راستکرداری ، پاک پنداری ، عدم غرور و نیکوکاری » را به همراه دارند . از دیگر باورهای این آئین میتوان به انسان خدایی یا تجلی ذات خداوند در انسان و نیز دونادونی یا به عبارتی گردش روح یا همان تناسخ – البته دارای تفاوتهایی از نظر فلسفی با تناسخ دارد – اشاره کرد. در واقع این آئین پس از باور به اهمیت اخلاق همچون تمام ادیان ، بر این باور هستند که روح انسان پس از مرگ دوباره در قالب جسم خاکی دوباره به حیات ادامه خواهد داد تا آنقدر پاک گردد تا همانند ذات خدایی در انسان تجلی کند. از دیگر شاخصههای این دین میتواند کم بودن بخش شریعت در این دین میتوان اشاره کرد . در واقع کل اصول فلسفی ، اخلاقی و شریعت آن در قالب 72 شرط بیان میشود .
ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آزادی عقیده
هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومیبر خوردار باشد.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آزادی بیان
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.
این جزء حقوق هر انسانی است که در حوزهی زندگی شخصی خود دین ، آئین و یا هر تفکر دیگری را داشته باشد و زندگی خود را برپایه آن بنا نهد . البته این حق باید در چهارچوب شخصی و نه جمعی قرار گیرد . زیرا اجرای هر تفکر ، دین و آئینی در حوزهی گروهی باعث از بین رفتن حق انتخاب و یا تفکر دیگر اعضا میشود . از جهت دیگر مفاهیم دینی و آئینی دارای مفاهیم تفکر و فلسهای هستند و در قالب زندگی اجتماعی قابل اجرا نیستند . در بدترین حالت تلفیق دین با حوزه قانون و حکومت است ، اداره حکومت شامل مسائل خاص همچون سیاست میشود که در این حوزه امکان وقوع هر چیزی است که شاید با مفاهیم اخلاقی سازگار نباشد . از جهت دیگر حوزه حکومتی دارای قدرت است و قدرت باعث میشود که امکان فساد با ابزار دین به راحتی فراهم گردد. این امر در طول تاریخ و برای تمام ادیانی که در حوزه قدرت و حکومت وارد شده اند رخ داده است .
متاسفانه در 40 سال پیش ، برخلاف جهت تفکری و انتخابی مردم ایران ، تغییرات حکومتی به سمت مذهبی شدن کشیده شد . این انقلاب که در ابتدای رنگ و بوی آزادی و برابری داشت ، تبدیل به انقلابی با رنگ بوی مذهبی و تفکری شد . همانطور که بیان شد ، قدرت اگر ابزار دین را در کنار خود داشته باشد ، به راحتی میتواند هر گونه فسادی را در حوزهی اداره حکومت توجیه کند . انقلاب جمهوری اسلامیایران در سال 1375 نیز از این قاعده مستنثنی نبود و راهی را در پیش گرفت که حکومتهای دینی دیگر در طول تاریخ پیش گرفتند. حکومت جمهوری اسلامیایران ، به سرعت برای بهره برداری شخصی و نیز بهرهمند شدن از منابع فقط برای گروه خاص ، دست به تقسیم بندی افراد از نظر دین و هرگونه تفکر شخصی زد و با اینکار زمینه را برای از بین بردن تمام گروهها و نیز اقلیتهای مذهبی بوجود آورد . در طول حکومت 40 ساله داعش گونه جمهوری اسلامیایران ، تمام اقلیتهای تفکری و مذهبی مورد تجاوز و ظلم قرار گرفتند و حال در این مقاله تنها به بررسی یکی از آنها و روشهای این حکومت از ابتدا تا کنون برای از بین بردن این آئین را بیان میکنیم .
برای از بین بردن یک تفکر که ریشههای محکم فرهنگی و تاریخی دارد ، بهترین روش استفاده از منابع داخلی همان تفکر است . همیشه افرادی پیدا میشوند که برای قدرت و ثروت خود و تمام اخلاقیات خود را به ارزان بفروشند و با توجه به جایگاه خود به نابودی عزیزان و هم باوران خود بپردازند. حکومت جمهری اسلامیهم به همین روش اقدام کرد . در ابتدا شروع به شناسایی افراد سرشناس در این آئین کرد ، آنهایی که مردمان خود را به دینار نفروختند را به بهانههای مختلف در ابتدا اعدام کرد ، بهانههای همچون ساواکی ، ضد آزادی و ... و آنهایی را که حود فروش شدند ، همچون سگان دست آموز برای دریدن هم کیشان خود تربیت و از آنها سواستفاده کرد .
در اولین گام حکومت ایران با کمک » ق- الف » که در این آئین سرشناس بود و خود را به حکومت فروخته بود ، و همچنین خوی وحشیگری فردی همچون خلخالی که مسئول تمامیاعدامهای دسته جمعی در حکومت ایران بود ، دست به پاک سازی ، و شناسایی افراد سرشناس و جوانان فعال در حوزه مذهبی و اجتماعی در آئین یارسان کرد . کشتاری بی رحمانه که هیچگاه از خاطره این مردمان فراموش نخواهد شد . حال که ترس اولیه در قلب این آئین کاشته شد ، باید گام دوم آغاز میشد . آن از بین بردن ، مراکز مذهبی و نیز کتب مذهبی بود . این یک واقعیت است که اگر مراکز مذهبی و نیز کتب مذهبی از بین رود ، امکان انتقال مفاهیم مذهبی به نسل آینده و نیز تدریس آن به شدت سخت میشود . همچون دانش آموزی که اگر کتاب و مدرسه را از او بگیری ، دیگر رویای ادامه تحصیل برای او بسیار کمرنگ خواهد شد . شاید تنها دلیلی که گام دوم را چند سال پس از انقلاب میسر کرد ، بحث جنگ یود . پس از جنگ و نیز کشتار و شناسایی افراد یارسانی ، حال نیاز به فرد جدید برای اجرایی کردن گام دوم بود .
برای گام دوم ، فرد دیگر سرشناساسی در این آئین » ن- ح « که در منطقه غرب کرمانشاه سرشناس بود را به خدمت گرفتند . این فرد خود فروخته ، وظیفه داشت که مراکز مذهبی را بدون فشار فیزیکی تعطیل و همچنین کتابها را نیز جمع آوری کند . بهترین روش برای این کار استفاده از خود دین بود . این فرد با بیان این مطلب که برای اینکه برکت در خانهها بیشتر شود ، بهتر است مراسم مذهبی و عبادی را به جای مراکز مذهبی – جمخانه – در خانههای خود برگذار کنید و بدین ترتیب بدون کمترین هزینهای مراکز مذهبی کم رونق تر شدند . همچنین با ایجاد این خرافات که تدریس و بیان مطالب و کتب مذهبی ، یعنی بیان اسرار خداوندی است و هرکس که به مطالعه مطالب مذهبی اقدام کند دچار دیوانگی میشود ، باعث شد که انتشار کتاب و تدریس آن به شدت کاهش یابد . بدیهی است که فشارهای اجتماعی و نیز حکومتی مردم این آئین را به هر سمتی که کمتر باعث آشکار شدن دینشان بشود ، بیشتر سوق میداد . چون همزمان با فعالیت افراد خود فروخته در درون این آئین ،حکومت در یک گام موازی ، شروع به تبلیغات منفی در مورد این دین کرده بود . بدیهی است که با در دست داشتن ابزار تبلیغاتی و مالی و نیز عدم امکان هرگونه دفاع از خود برای طرف مقابل ، تخریب درون اجتماعی هر تفکری بسیار ساده است و مخالفان با این مطالب به سادگی با عناوین سوری ، ضد انقلاب ، ضد اسلام و .. از بین میرفتند . حکومت در گام موازی خود ، مردمان یارسان را شیطان پرست ، نجس ، دارای مراسم غیر اخلاقی ، مردار خوار و .... میخواند . با وجود این تبلیغات منفی و یک طرفه ، بدیهی است که افراد خود فروخته با کمترین تلاش میتوانستند با تشویق مردم به منزوی شدن – ترک مراکز مذهبی – و آشکار نشدن هویت - عدم مطالعه مطالب مذهبی – به راحتی به اهداف پنهان حکومت ایران کمک کنند .
ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق امنيت اجتماعي
هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.
حال که حکومت جمهوری اسلامیترس ، سکوت را بر این آئین حک فرما رده و نیز دانش را از آنها گرفته ، گام بعدی خود یعنی تخریب اتحاد را در پیش میگیرد . در این گام با استفاده از همان دو فرد قبلی خود فروخته که هر کدام مربوط به یک خاندان – گروه – معروف هستند ، شروع به ایجاد خرافات مذهبی و پس از آن ایجاد اختلافهای مذهبی میکنند . با عدم وجود کتاب و نیز از بین رفتن یا گوشه گیری بیشتر افراد با معلومات مذهبی ، راه برای یاوه گویان باز شده است و بدین ترتیب تحریف مفاهیم مذهبی و نیز افزودن خرافات به آئین بسیار افزایش گرفت . این یک واقعیت است که وقتی تحریف و خرافات را به یک تفکر آمیخته کنی میتوانی به واسطه همین خرافات و تحریفها ، اختلافات ساده را به بزرگترین مباحث مذهبی تبدیل کنی و از کاه ، کوهی بسازی که هیچ تیشه فرهادگونهای به آن اثر نکند . ورود خرافات برای نسل جدید مذهبی که کتب و یا مراکز مذهبی را نیز در دسترس ندارند ، همچون سمیعمل میکند که اگر اولین قطره آن را بنوشید بی شک باور و اعتقاد را در او میخشکاند .
جالب آن است همین روش ورود خرافات ، دو بعد دارد یک بعد آن ورود باورهای سخیف در یک دین است و دیگری مبالغه و افزایش ماورایی بخش فلسفه ایی دین است . شاید بیان این مطلب به جا باشد که دقیقا همانگونه به آئین یارسان با وارد کردن مطالب سخیف به این آئین از طریق افراد خود فروخته آسیب زد ، ه دین اسلام با وارد کردن مبالغه و افزایش ماروایی شریعت و فلسفه آسیب زد و جالب آن است که هردو همچون زهر بر پیکر یک تفکر خواهند نشست . همانطور که در جامعه نسل جدید مسلمان ایران میبینیم که با انحطاط ایمانی نسبت به دین اسلام مواجه شده اند ، حال آنکه این امر در آئین یارسان به اجبار و نیز با برنامه ریزی حکومت جمهوری اسلای ایران رخ داده بود .
وقتی که گروهی ، دانش و اتحاد را تقدیم کنند و به جای آن جهل و تفرقه و خرافات را تحویل بگیرند ، به راحتی میتوان آنها را تحت کنترل قرار داد و به آنها آسیب زد . درگام بعدی حکومت به این نیاز داشت ، که آئین یارسان را اسلام زده نماید و به این ترتیب بتواند به راحتی به آنها لقب مسلمان را بزند . اینکار به اینخاطر باید انجام میشد که در برابر فشارهای بین المللی و حقوق بشری بتواند پاسخگو باشد و با بیان این مطلب که این آئین ، یک اقلیت دینی نیست ، بتواند به نابودی آن راحتتر دست یابد . برای این موضوع باید میزان اختلاف را افزایش میداد و برای این کار بر روش انجام مراسم مذهبی در این آئین دست نهاد . برای این کار از دو شخص خود فروخته جدید استفاده کرد :« خ – ع » و « ن – م ». شخص اول با کمک گیری از اعتبار خود در موسیقی مذهبی ، شروع به جایگذین کردن مفاهیم اسلامیدر موسقی مذهبی آئین یارسان و نیز آداب و رسوم غیر مرسوم در مراس مذهبی کرد . در کنار این کارها ، به اختلافات ایجاد شده دامن زد و مراسم مهم « خاوندکاری » را مورد حمله قرار داد و این مراسم مهم را به عاملی برای افزایش اختلاف در بین مردم این آئین تبدیل کرد . در کنار این فعالیتها ، شخیص « ن-م » که یکی دیگر از افراد سرشناس و متاسفانه خود فروخته بود ، در بین پیروان خود اعلام کرد که باید نماز را اقامه کنند و بدین ترتیب باعث شد که بدین ترتیب آئینی که ریشه کهن و ایرانی دارد ، به راحتی به دین حکومت ایران آغشته شود .
تنها راه باقی مانده ، ایجاد یک گروه کاملا اسلام زده در داخل این آئین کهن بود تا بدین ترتیب آخرین ضربه به این آئین زده شود و تنها پس از گذر یک نسل ، به خودی خود این آئین از بین خواهد رفت ، وظیفه این آخرین ضربه را آقای «ن- الف » به عهده داشت. این شخص با ایجاد شاخهی مکتبی ، بزرگترین خدمت را برای از بین بردن یک فرهنگ و آئین کهن ایرانی برای حکومت جمهوری اسلامیایران نمود .
اما همیشه ، همانطور که از قدیم گفته اند ، ظلم پایدار نیست . اشتباهات ناشی از غرور حکومت جمهوری اسلامیایران منجرب به آن شد که شرایطی پیش آید که گروهها و اقلیتهای دینی نهایت استفاده را از آن نماییند . هیچ وقت حکومت ایران فکر آنرا نمیکرد که ایجاد بستر رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی بتواند همچون ابزار قدرتمندی برای احیای اعتقادات و تفکرات استفاده شود . افراد مدرس مذهبی یارسان نیز از این اشتباه حکومتی و شاید بهتر است گفته شود ، تکنولوژی غیر قابل انکار روز ، نهایت استفاده را نمودند و با انتشار کتب مذهبی دوباره به احیای این دین پرداختند و با انتشار مطالب سازنده توانستند از انحطاط یک فرهنگ و آئین جلوگیری کنند . انتشار دانش ، باعث افزایش آگاهی و نیز رونق گرفتن مراکز مذهبی شد . هرچند این مراکز مذهبی ، به صورت مخفیانه و خانهگی است ، اما همین امر باعث افزایش وحدت و مبارزه با هر عنصری به نام خرافات است . با اینکه حکومت باز هم تلاش کرد تا با پراکنده کردن متون اشتباه این موج حرکتی را منحرف کند ، اما این موج آنقدر قوی بود که سد کردن آن غیر ممکن بود . از عوامل مهم در قوی کردن موج آگاهی میتوان به انتشار کتابهای مذهبی همچون « دیوان گوره و یاروریا » اشاره کرد که برای اولین بار، به ترتیب دو کتاب در حوزه متون مذهبی و دیگری در حوزه تفسیر متون مذهبی بود که نویسندگان سعی بر آن داشتن که متون مذهبی اصیل را بدون هیچگونه تفرقه انگزی و خرافه سازی انتشار دهند .
شاید مهمترین عامل برای مبارزه با ظلم ، آگاهی است و قوی ترین ابزار ظالم ، جهل است . به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم ، آنچه را ناگفته از ظلم حکومت جمهوری اسلامیبر این آئین بوده ، آشکار سازیم ، تا شاید باعث شویم علاوه بر برملا کردن نیت شوم این حکومت داعش صفت ، بتوانیم به افزایش آگاهی جامعه خود و نیز مردمان این آئین کمک کنیم و همچنین این مقاله منجرب شود که چهره برخی از افراد خود فروخته در این آئین که نقاب دیدنداری زده و تیشه به ریشهی این آئین کهن زده اند برملا گردد . به امید آن روز که ارزش یک انسان ، فارق از رنگ ، نژاد ، دین و ... بر اساس انسانیت و اخلاقیت سنجیده شود و دیگر هیچ کس مجبور نباشد به خاطر حفظ جان ، سالها زیر سایه ترس و تهمت زندگی کند . ما نیز آرزو میکنیم ، روزی رسدکه خوشنودی خود را نه در آزادی انسان بلکه در آزادی تمام مخلوقات و آفریندههای خدا ببینیم ، روزی سراسر از عدل و داد .
بازدید : 268
پنجشنبه 16 بهمن 1398 زمان : 23:34